کد مطلب:129758 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

آثار اندوه در خاربن مبارک
زمخشری از هند دختر جون چنین نقل می كند: رسول خدا (ص) به خیمه ی خاله ام ام معبد [1] آمد. چون از خواب برخاست آب خواست دستانش را شست. سپس مزمزه كرد و در پای خاربنی كه در كنار خیمه بود ریخت. چون صبحگاه از خواب برخاستیم به درختی بزرگ تبدیل شده بود و میوه ی بسیاری به بار آورد، به رنگ زعفران و بوی مشك و طعم عسل! هر گرسنه ای كه از آن می خورد سیر می شد، هر تشنه ای كه می خورد سیراب می گردید، هر بیماری كه می خورد بهبود می یافت، و هر شتری كه از آن می خورد چاق می شد و هر گوسفندی كه از آن می خورد شیرش زیاد می گردید و ما آن را مبارك می نامیدیم!

مردمان از صحرا می آمدند و از آن شفا می گرفتند و میوه ی آن را با خود همراه می بردند تا آن كه روزی از خواب برخاستیم و دیدیم كه میوه هایش فروریخته و برگهایش زرد شده است! ما بیمناك شدیم و ترس ما از خبر رحلت رسول خدا (ص) بود. سی سال بعد، آن درخت سر تا پا پر از خار شد. میوه هایش افتاد و شادابی اش از میان رفت و ما فهمیدیم كه امیرمؤمنان (ع) كشته شده است. پس از آن، میوه ای نداد و ما از برگ آن بهره مند می شدیم تا آنكه بامدادانی دیدیم كه از تنه اش خون تازه می جوشد و برگهایش پژمرده شده است. ما همچنان بی تاب بودیم كه خبر شهادت حسین (ع) به دستمان رسید و درخت خشك شد و از میان رفت!». [2] .



[1] وي به كنيه اش مشهور است و نام او عاتكه، بنت خالد بن خليف بن منقذ بن ربيعه خزاعيه است... او در قديد سكونت داشت؛ كه رسول خدا (ص) هنگام هجرت به مدينه در آنجا فرود آمد. (ر. ك. الاستيعاب، ج 4، ص 1958).

[2] ربيع الابرار، ص 285؛ مقتل خوارزمي، ج 2، ص 98؛ و احقاق الحق، ج 11، ص 494.